کصم میخواست خوب تقصیر من نیست که

[miss maah]

من خیلی حشری ام طوری که همیشه لختم تو خونه و وقتی از جلو اینه رد میشم خودمو میبینم دلم سکس میخاد ...شوهرمم به واسطه ی شغلش فقط 6روز خونه اس تو هرماه همون شش روزم کلا صب تا شب درحال کردنمه ولی خب کمه خودشم میدونه من حشری ام باید یه فکری میکرد  ک نکرد پس خودم فکرکردم مادر پیرزن شوهرم رفته یه شوهر پنجاه ساله کرده و طبقه سوم هستن وماهم طبقه اول ...بله پیرزن ک نمیتونه بده حداقل من بدم بهش دیگگگ...یه روز حسابی دلم ک..ر میخاست یهو از پنجره دیدم داره یه کیسه سیب زمینی ک هرماه میاره واسمونو میاره دیگ گفتم ی چراغی بدم خواست ادامه میدملخت یه چادر سرم کردن تا در زد گفتم بفرمایید یه چای بخورید اونم اومد خونه ونشست روی مبل منم چادر سرم چای بردم واسش جلو سینه وگردنمو بازگذاشتم یکم گفتم شاید ازاون ادما نباشه سرصدا راه بندازه چای رو بردم جلوش تعارف کردم ک دیدم چشاشو زل زد ب گردنم منم سریع خیره شدم ب چشاش وخندیدم خندید گف بیا بشین خودتم فهمیدم میخااد اونم نشستم چادرو دیگ بازکردم گفت از اول ک دیدمت باخودم گفتم میشه یه روز به ممه هاش فقط دست بزنمخندیدم گفتم بله ک میشههه...دیگگ رفتم اتاق لخت اونم اونم سه سوت اومد و فقط اول چسبید به سینه هام نگو تو کف سینه هام بودهدیگ بگم ک اندازه ی 5تا مرد ک..ر کلفت میکنتم حرفه ای یه سکسایی ک اصل ته لذت بعیده واقعا از این سن...حتی حین سکس از وسایل کمکی هم مثل خیارو..کمک میگیره خیلی حرفه ای🫠خلاص 2ساله هرروز پیش منه...بهش پیشنهاد دادم شاگردشم بیاره یبار اونم یه پسر 19ساله اس با کلی کلنجار سه نفره هم سکس کردیم ک لذت اون بیست برابر سکس 2نفره اس هرکی 3نفره سکس کنه دیگ دلش 2نفره نمخادخلاصه روزگار خوبی رو دارم میگذرونم بی دردسرکصم ارومه